سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به یاد دارید که لذتها تمام شدنى است ، و پایان ناگوار آن برجاى ماندنى . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 90 آبان 5 , ساعت 8:30 عصر

حال به من می‌گویی که ناامید به آینده می‌نگرم؟ به صعود و تکامل فوتبالی ایمان و باوری ندارم؟ و کارلوس کی روش را به خوبی نمی‌شناسیم؟ در جواب می‌گویم «بله» من آن گاه به حقیقت تغییر و تحول در فوتبالمان ایمان و باور می‌آورم که یکی آمده باشد نخست منکر این فوتبال(ماشین) شود و بعد مژده و الگوی «ساختاری» نوین و متعالی و مردمی ارائه دهد، آن هنگام امیدی واقعی به آینده فوتبال ایرانی خواهم داشت؛ می‌گویم «خاویر کلمنته» همان راننده خارجی که از ذوق‌زدگی آمدنش او را در همان پله اولیه اتوبوس فوتبالی شگفت‌زده کردیم خیلی باهوش و دانا بود که گفت من اهل راندن این فوتبال نیستم و نوه‌اش را و پیری و کمردرد و پروازی بودن را بهانه کرد، او خیلی خوب ذوق‌زدگی‌مان و عمق خواسته‌هایمان را فهمید، او می‌دانست که اهالی فوتبال از وی «ساختارسازی» و «ساختارآفرینی» را توقع دارند، نه فقط هدایت یک تیم را، او از انجام این رسالت سخت و خطیر سر باز زد زیرا که وسعت نیازمان را به خوبی درک کرد، اما خوشبختانه یا متاسفانه «کارلوس کی‌روش» از عمق ذوق‌زدگی‌مان که در دیدار با «کلمنته» داشتیم «محروم» ماند، چرا که تدبیر مدیر و مدیریت فوتبالی بر این امر استوار بود تا او را پنهانی آورند و در پشت فرمان هدایت قرار دهند. به واقع که مربی پرتغالی بدون درک فضا و وسعت خواسته‌های اهالی فوتبال پای در درون این اتوبوس نهاد و رسالت خویش را فقط در راهبرد این خودرو در جاده جام‌جهانی دید، نه ساختارآفرینی و ساختارسازی! با دانش علمی و فنی که در کارنامه «کارلوس کی‌روش» وجود دارد، توقع آن می‌رفت که نخست بیابد یک راهکار و تست فوتبالی جهت گزینش و انتخاب «بازیکن» تیم‌ملی ارائه دهد تا شایستگی بازیکنان چون گذشته که براساس سلیقه شخصی بود بر پایه یک علم و منطقی استوار گردد تا سرمشقی برای کار علمی امروز و فردای فوتبالمان باشد(سنگ نخستین یک بنای علمی – فوتبالی) اما دیدیم که او نیز چنین نکرد و همانند مربیان پیشین آمد مهره‌های دلخواه خود را با سفارش یا بی‌سفارش گلچین کرد، بدون آن‌که معیاری و میزانی را در این راستا برای «ما» به یادگار گذارد؛ به راستی که وجود کارلوس کی‌روش در سرزمین‌هایی که از دریای غنی استعدادها و سرمایه‌های خودجوش مردمی فوتبالی بی‌بهره‌اند (کشورهای عربی) یک «نعمت بزرگ» است اما وجود همین آدم فوتبالی و کارنامه‌دار (آن هم با یک قرارداد بلندمدت) در سرزمینی که تشنه پالایش و استخراج نبوغ فوتبالی خویش است، اگر متنج به «ساختارسازی» و ساختارآفرینی نباشد یک «فاجعه» و استعمار فوتبالی است.(عدم بهره‌وری از توان ملی و مردمی) آری اگر «کارلوس کی‌روش» آمده بود و فقط یک «کار؟» در این فوتبال انجام می‌داد از تجربیات «آموزش فوتبال» خویش را در آکادمی فوتبال، نهادینه می‌کرد، آنگاه می‌گفتم که کاری همه شمول و مردم شمول انجام داده و او قابل تقدیس است که از دانش و بهره فوتبالی‌اش «ما» را بهره‌مند ساخته، در جواب می‌گویی خیلی آرمان‌گرایانه و منفی به فوتبال می‌نگرم در حالی که باید بر بال اکنون و لحظه‌های ناب و شیرین فوتبالمان که در پیش روست سوار شوم و همرنگ جماعت گردم و در شادی آنان شاد باشم و در زمان غم و درد، اندوهناک و نالان، می‌گویم «کجایی ای زجان خوشتر شبت خوش باد من رفتم». امید آن‌که روزی کسی در درون این فوتبالمان پیدا شود و به جای «ماهی» دادن به «ما»، نحوه ساختن قلاب ماهیگیری و صیادی آن را بیاموزاند. بدان امید – بدرود.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 
زبان انگلیسی - دانلود - Drug - عشق - آرشیو - کلیپ موبایل - قالب وبلاگ - داستان - فروتن - آهنگ - نرم افزار - پزشکی - لینک - لینک 2 - لینک 3 - لینک 4 - لینک 5کلیپ - مذهبی - داروسازی - خمینی - شهید - لینک 7 - لینک 8 - دانلود کلیپ - قالب - سینما - لینک 9 - لینک 10 - گالری عکس - لینک 11 - لینک 12 - لینک 13 - لینک 14 - لینک 15 - لینک 16 - لینک 17 - لینک 18 - شهر و کشور - دیتا - هاست - عکس - اس ام اس - اسکریپت - دانلود آهنگ - گواهینامه بین المللی رانندگی