بیشتر ما گاهی وقت ها احساس غم و رخوت می کنیم و به هیچ کار و فعالیتی رغبت نداریم، حتی به فعالیت های لذت بخش. دچار شدن به نشانه های خفیف افسردگی در واقع پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای متعدد زندگی است. موفق نبودن در تحصیل، کار یا ازدواج، از دست دادن عزیزان یا آگاهی از این که بیماری یا پیری توان ما را تحلیل می برد از جمله موقعیت هایی هستند که اغلب موجب بروز افسردگی می شوند. افسردگی تنها زمانی حالت بیماری به خود می گیرد یا به اصطلاح نابه هنجار تلقی می شود که در عملکرد عادی و به هنجار ما اختلال ایجاد کند و هفته ها بدون وقفه ادامه یابد. اختلال های افسردگی نسبتا شایع هستند و حدود 17 درصد از ما در طول زندگی یک دوره افسردگی حاد پیدا می کنیم، در اختلال افسردگی 4 مجموعه نشانه و علامت وجود دارد.
? وقتی گریه می کنید...
غم و اندوه و شاد نبودن از جمله بارزترین خصوصیات افسردگی است که ما را درگیر می کند و احساس ناامیدی می کنیم. غالبا برای هر موضوع کوچکی به گریه می افتیم و ممکن است حتی به خودکشی فکر کنیم. علاوه بر این، نداشتن روزگار خوش و شادمانی در زندگی گریبانگیرمان می شود به این معنا که کارهایی که موجب رضایت و خشنودی ما می شود، دیگر شادی و شعفی در بر ندارد. اگر دچار افسردگی باشیم رفته رفته علاقه به سرگرمی ها، تفریحات و کارهای خانوادگی را از دست می دهیم و نسبت به چیزهایی که قبلا رضایت آفرین و خشنود کننده بوده، کششی احساس نمی کنیم و احساس می کنیم علاقه و محبت به مردم را از دست داده ایم.
? وقتی اعتمادبه نفس ندارید...
نشانه های اصلی اختلال شناختی به صورت افکار و اندیشه های منفی ظاهر می شود، اعتمادبه نفس مان کم می شود، خودمان را نالایق و ناشایست می دانیم و خود را به دلیل خطاهای مان سرزنش می کنیم و نسبت به آینده احساس ناامیدی داریم و در این که بتوانیم کاری برای بهبود حال خود انجام دهیم تردید داریم، انگیزه خود برای انجام کارها را از دست می دهیم و قادر نیستیم فعالیت جدیدی را شروع کنیم، احساس می کنیم حافظه مان تحلیل رفته و مطالب را فراموش می کنیم .
? وقتی خسته هستید...
نشانه های جسمانی و فیزیکی افسردگی شامل تغییر اشتها و اختلال خواب، خستگی، بی جان و بی رمق بودن است. در دوران افسردگی بیشتر فکرهای مان در مورد خودمان است تا در مورد رویدادهای بیرونی و در نتیجه درد و رنج کوچکی را ممکن است بسیار بزرگ کنیم و نگران سلامت خود بشویم،
? وقتی انگیزه ای ندارید...
انگیزه ما برای زندگی کاهش پیدا می کند به این معنا که به فعل پذیر بودن تمایل پیدا کرده و قادر به راه اندازی کارها نیستیم، دچار بی ابتکاری و پیگیری نکردن و استمرار در کارها می شویم، با توجه به این تصویر از نشانه های افسردگی، این بیماری می تواند اختلالی فرساینده باشد و بسیار طولانی شود. برای این که تشخیص افسردگی برای مان مطرح شود لزومی ندارد که همه 4 دسته نشانه در ما وجود داشته باشد بلکه هر چه نشانه های بیشتری از این 4 دسته در ما باشد، اطمینان بیشتری خواهد بود که گرفتار افسردگی شده ایم. پرسشنامه زیر شامل 21 گروه عبارت است. بعد از خواندن هر گروه از عبارات، دور شماره های(صفر، 1، 2، 3 )که بیانگر بهترین احساس شما در طول 2 هفته اخیر و حتی مدت زمان بیشتر است، دایره بکشید. حتما قبل از تصمیم گیری، همه عبارات یک گروه را به دقت بخوانید:
افسردگی بین مردم شایع است و حدود 17 درصد از مردم در طول زندگی یک دوره افسردگی حاد پیدا می کنند
1 صفر احساس غم نمی کنم.
1 احساس غم می کنم.
2 همیشه غمگینم و نمی توانم از آن خلاص شوم.
3 آنقدر غمگین و افسرده ام که طاقتم تمام شده است.
2 صفر نسبت به آینده ناامید نیستم.
1 احساس ناامیدی نسبت به آینده دارم.
2 احساس می کنم چیزی ندارم که به انتظار آن بنشینم .
3 آینده امیدوار کننده نیست و چیز مثبتی رخ نخواهد داد.
3 صفر احساس آدم های شکست خورده را ندارم.
1 احساس می کنم بیشتر از افراد عادی جامعه شکست خورده ام.
2 به زندگی گذشته ام که نگاه می کنم، شکست های زیادی را می بینم.
3 احساس می کنم فرد کاملا شکست خورده ای هستم.
4 صفر همچون گذشته به من احساس رضایت (لذت) دست می دهد.
1 همچون گذشته از چیزها لذت نمی برم.
2 دیگر از هیچ چیز احساس رضایت به من دست نمی دهد.
3 از همه چیز احساس نارضایتی و کسالت به من دست می دهد.
5 صفر احساس تقصیر و گناه خاصی نمی کنم.
1 گاهی احساس تقصیر و گناه می کنم .
2 بیشتر اوقات احساس تقصیر و گناه می کنم.
3 همیشه احساس تقصیر و گناه می کنم.
6 صفر احساس نمی کنم که دارم مجازات می شوم.
1 احساس می کنم که ممکن است مجازات شوم .
2 در انتظار مجازات شدن هستم.
3 احساس می کنم که دارم مجازات می شوم.
7 صفر از دست خودم ناراحت نیستم.
1 از دست خودم ناراحت هستم.
2 از خودم بدم می آید.
3 از خودم نفرت دارم.
8 صفر احساس نمی کنم بدتر از دیگران هستم.
1 نسبت به ضعف ها و اشتباهات، به خودم ایراد می گیرم.
2 همیشه خود را به دلیل خطاهایم سرزنش می کنم.
3 هر چیز بدی که اتفاق بیفتد، من خودم را سرزنش می کنم.
9 صفر هیچ فکری برای از بین بردن خودم در سر ندارم.
1 فکرهایی برای از بین بردن خودم در سر دارم ولی به آن ها عمل نمی کنم.
2 دلم می خواهد خود را از بین ببرم.
3 اگر می توانستم حتما خودم را از بین می بردم.
10 صفر بیش از معمول گریه نمی کنم .
1 در حال حاضر بیشتر از گذشته گریه می کنم.
2 همیشه گریه می کنم .
3 در گذشته می توانستم گریه کنم ولی حالا با آن که می خواهم، نمی توانم.
11 صفر زودرنج تر از معمول نیستم.
1 من بیشتر از گذشته حساس هستم و زود رنجیده خاطر می شوم.
2 من همیشه احساس رنجش و تحریک پذیری می کنم.
3 حس می کنم دیگر چیزی نمی تواند مرا برنجاند و تحریک پذیرم کند.
12 صفر علاقه ام را نسبت به دیگران از دست نداده ام (به دیگران علاقه مند هستم).
1 کمتر از گذشته نسبت به دیگران علاقه مند هستم.
2 بیشتر از گذشته علاقه ام را به دیگران از دست داده ام.
3 دیگر به کسی علاقه ای ندارم.
13 صفر به خوبی گذشته، می توانم تصمیم گیری کنم.
1 بیشتر از گذشته تصمیم گیری ها را به تعویق می اندازم.
2 نسبت به گذشته، تصمیم گیری برایم مشکل تر است.
3 دیگر به هیچ وجه قادر به تصمیم گیری نیستم.
14 صفر قیافه ام بدتر از گذشته نیست .
1 نگرانم که پیر و زشت به نظر برسم .
2 احساس می کنم تغییرات دائمی در ظاهرم به وجود آمده که مرا زشت جلوه می دهد.
3 باور دارم که قیافه ام زشت است.
15 صفر به خوبی گذشته می توانم به کارهایم برسم.
1 برای شروع کارها، تلاش بیشتری باید انجام دهم.
2 برای انجام کارها، باید به خودم خیلی فشار بیاورم.
3 اصلا نمی توانم دست به کاری بزنم.
16 صفر به خوبی گذشته می توانم بخوابم.
1 به خوبی گذشته نمی توانم بخوابم.
2 یک تا 2 ساعت زودتر از گذشته برمی خیزم و دیگر نمی توانم بخوابم.
3 چند ساعت زودتر از گذشته برمی خیزم و دیگر نمی توانم بخوابم.
17 صفر بیشتر از گذشته خسته نمی شوم.
1 سریع تر از گذشته خسته می شوم .
2 تقریبا از انجام هر کاری خسته می شوم.
3 آنقدر خسته ام که نمی توانم دست به هیچ کاری بزنم.
18 صفر اشتهایم بدتر از گذشته نیست.
1 اشتهایم به خوبی گذشته نیست.
2 حالا اشتهایم خیلی کم شده است.
3 اصلا نسبت به هیچ چیز اشتها ندارم.
19 صفر به تازگی وزنم زیاد کم نشده است.
1 بیش از 5/2 کیلو وزنم کم شده است.
2 بیش از 5 کیلو وزنم کم شده است.
3 بیش از 10 کیلو وزنم کم شده است.
20 صفر بیش از معمول نگران سلامتم نیستم.
1 درباره مسائل جسمی مانند دردها، ناراحتی معده یا یبوست نگرانم.
2 درباره مسائل جسمی خیلی نگرانم و نمی توانم فکرم را از آن دور کنم .
3 آنقدر در مورد مسائل جسمی نگرانم که نمی توانم درباره چیز دیگری فکر کنم.
21 صفر به تازگی هیچ تغییری را در میل جنسی ام احساس نکرده ام.
1 کمتر از گذشته میل جنسی دارم.
2 در حال حاضر میل جنسی ام بسیار کم شده است.
3 میل جنسی ام را کاملا از دست داده ام.
? درجه افسردگی شما
برای محاسبه نتایج، هر عبارتی را که انتخاب کرده اید، نمرات کنار آن را با هم جمع بزنید، از آنجایی که تعداد سوالات 21 عدد بوده است و بالاترین نمره هر عبارت 3 است، حداکثر نمره مقیاس 63 خواهد بود، با توجه به نمره ای که به دست آورده اید و میزان افسردگی تان می توانید به روانکاوان و روان پزشکان مراجعه کرده که اگر لازم بود هم مورد روان درمانی، رفتاردرمانی و حتی دارو درمانی قرار بگیرید.
امتیاز 0 28 هیچ یا کمترین حد
امتیاز 29 31 خفیف
امتیاز 32 39 متوسط
امتیاز 40 به بالا و خیم
      مجله سیب سبز